تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان «پسر اردیبهشت »و آدرس bahar79.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
در صبح یک روز شنبه آقای کمالی به قتل رسید. او در زمانی که همسرش در خواب بود به قتل رسید. همسر او هر چه که می دانست به پلیس گفت. او گفت که: در زمان قتل، آشپز مشغول آماده کردن صبحانه بوده و خدمتکار در حال نظافت و مستخدم نیز پاکتهای پستی را دریافت می کرده. پلیس پس از شنیدن صحبتهای همسر مقتول بلافاصله فرد مجرم را دستگیر می کند. به نظر شما پلیس به چه کسی مظنون شده و چرا؟
این ابداع ترکیبی از بالها، پروانه، موتور و یک چتر است و میتواند به ارتفاع یک هزار و ۲۱۹ متری و سرعت ۲۵ مایل بر ساعت برسد.
فناوری جدید که Paravelo نام گرفته، دارای دو چرخ معمولی است که مجهز به یدککش و پروانهای با سوخت زیستی نیز میباشد.
این یدککش میتواند به دوچرخه الحاق شده و آن را به ماشین پرندهای متحول کند که با تانکی پر از سوخت، سه ساعت در هوا حرکت میکند.
دوچرخه جدید همچنین مجهز به یک رهگیریکننده جی پی اس است که حرکات آن را طراحی میکند.
اوجگیری با این دوچرخه به گواهینامه خلبانی نیازی ندارد و میتوان آن را در محیطهای کوچک مانند دفاتر کار تا زد.
دوچرخه پرنده با سوخت زیستی نیرودهی میشود، کاملا دوستدار محیط زیست است و همچنین ترافیک و جریمههای پارکینگ را کاهش میدهد.
موتوری که از طریق سوخت زیستی نیرودهی میشود، برای روشنکردن موتور الکترونیکی به کار میرود. این موتور سپس پروانههایی را که paravelo را از سطح زمین بلند میکنند، نیرورسانی میکند.
همچنین یک چادر در این دوچرخه تعبیه شده که کاربران میتوانند برای اردوزدن از آن استفاده کنند.
جان فوردون ۳۷ ساله و یانیک رد ۴۲ ساله طراحان انگلیسی هستند که این دوچرخه را با هزینه ۱۰ هزار پوند ساختهاند.
آنها مدعیاند ابداعشان نحوه رفتن مردم به سر کار را دستخوش انقلاب خواهد کرد.
«اتحادیه حملونقل محیطی» حامی مالی این پروژه گزارش شده است.
این دوچرخه هنگامی که در آسمان است شخصیت Elliott را در ذهن تماشاگر زنده میکند که در سال ۱۹۸۲ در فیلم علمی-تخیلیExtra Terrestrial در آسمان دوچرخهسواری میکرد.
تعیین قطعی این موضوع که اولین بار چه کسی ماشین بنزینی را ساخت، مشکل است. ولی تا آنجائی که می دانیم شخصی آلمانی به نام «گوتلیب دیملر» اولین اتومبیل بنزینی را در سال ۱۸۸۷ ساخت. در همان سال، دو نفر فرانسوی یک «کلاچ» و یک «گیربکس» را به ثبت رساندند، که پایه گذاری نوعی کلاچ و گیربکس بود که هم اکنون در بیشتر اتومبیل های انگلیس به کار می رود. امروزه،البته بعضی از اتومبیل های انگلیسی دنده ی اتوماتیک دارند که این کیفیت در اتومبیل های آمریکائی رایج تر است.
یکی از بزرگ ترین پیش قدمان انگلیسی در راه تکامل اتومبیل، شخصی به نام «لانچستر». بود که اولین اتومبیلش را در سال ۱۸۹۵ به بازار عرضه کرد. دو بدعت تازه در اتومبیل ساخت آقای لانچستر با یک دیگر ترکیب شده بود، یکی تایرهای بادی و دیگر چرخ های پره دار. بعد از این تاریخ اقداماتی که در راه تکامل این وسیله نقلیه انجام گرفت بیشتر در جهت سریعتر شدن حرکت آن بود.
البته ایجاد علاقه مندی در سرمایه گذاران و ترغیب آنان برای تولید این وسیله نقلیه نوظهور خیلی مشکل بود. تا این که یک مخترع جوان آمریکائی به نام «هنری فورد» اتوموبیلی طرح ریزی کرد که با قیمتی مردم پسند عرضه شد. اتومبیل سواری در آن روزگارها، یعنی موقعی که اتومبیل یک چیز کاملاً نو و جدید بود از امتیازات خاص طبقه ثروتمند محسوب می شد.
بنابراین آزمایش فورد جوان خیلی موفقیت آمیز شد، و این پیشقدمی او در حقیقت باعث تأسیس بسیاری از کارخانه های بزرگ اتومبیل سازی در دنیا گردید. طرح ماشین فورد نه تنها باعث شد اتومبیل با بهای نسبتاً ارزان تری عرضه گردد. بلکه باعث شد ماشین های معتبری هم در سراسر دنیا در دسترس مردم قرار گیرد. فورد معتقد بود که دو اصل در صنعت اتومبیل بسیار مهم است اولی استاندارد کردن و دومی تولید انبوه است.
منبع :
واحد مرکزی خبر
موتور سیکلت شاید بهترین راه برای فرار از ترافیک روزانه شهری باشد، اما اولین موتور سیکلت دنیا چگونه و کی اختراع شد.
تصویر زیر مربوط به اولین موتور سیکلت تاریخ است، این موتور سیکلت توسط «گوتلیب دایملر» ساخته شد و در واقع یک دو چرخه چوبی بود که نیروی حرکت خود را از یک موتور کوچک میگرفت. این وسیله جالب که «رایتواگن» نام گرفت میتوانست تا 12 کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد و اولین نمونه آن درسال 1885 ساخته شد.
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند.
آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند.
یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم. سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا!
بقیه داستان ها در ادامه مطلب اند.....بخونید و لطفا نظر هم فراموش نشه!
دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد.
معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد
زيرا با وجود اينکه پستاندار عظيمالجثهاى است امّا حلق بسيار کوچکى
دارد.
دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. اين
از نظر فيزيکى غيرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مىپرسم.
معلم گفت: اگر حضرت يونس به جهنم رفته بود چى؟
دختر کوچک
گفت:
اونوقت شما ازش بپرسيد.
************ ********* ********* ******
يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى
مىکرد نگاه مىکرد.
ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد.
از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟
مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوي، يکى از
موهايم سفيد مىشود.
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده!
************ ********* ********* ******
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم داشت همه
بچهها را تشويق ميکرد که دور هم جمع شوند.
معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شديد به
اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده،
الان وکيله.
يکى از بچهها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده.
************ ********* ********* ******
بچهها در ناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود
که روى آن نوشته
بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست.
در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچهها رويش نوشت: هر
چند تا مىخواهيد برداريد! خدا مواظب سيبهاست
Keyboard چه کسی برنده شد؟ Communication Board کامیون کی شن ها رو برد؟ Morphine باید بیشتر فین کنی MissCall دختر نا بالغ را گویند Freezer حرف مفت Suspicious به لهجه اصفهانی: ساس از بقیه ی حشرات جلو تر است Johnny Depp قاتل افسرده Acer ای آقا! Welcome دهن لق Manual من و بقیه Accessible عکس سیبیل Refer فر کردن مجدد مو See you later لات تر به نظر میای!
خيلي قانع ، صبور و آرام ، پرتحمّل ، عاشق مالكيّت ، حسود ، متعصّب ، اهل اعتدال ، با محبّت ، خيلي قوي و سالم ، عاشق عطر و بوي طبيعي ، از تجارب گذشته الهام ميگيرد ، واقعاْ وفادار ، مخالف افراط ، با سليقه ، خوشگلپسند ، پولدوست ، هميشه راضي ، مصمّم ، پركار ، سخاوتمند ، مؤقّر و سنگين ، فقط در مقابل حرف آرام رام ميشود ، اهل ماديّات ، دنبال زندگي شيرين ، مادّيگرا و سودجو ، بههر كاري صورت واقعي ميدهد ، مخالف خشونت ، با ثبات و پايدار ، عاشق صلح و آرامش ، صادق ، مال جمع كن ، اهل هنر
مخالف درگيري ، اگر عصباني شود طوفان بپا ميكند ، مستعد كشاورزي ، هركاري را به پايان ميرساند ، رئيس فعّال و لايق ، با همه كنار مي آيد ، خود سر ، نجيب، عاشق خانه و خانواده ، عاشق طبيعت ، عاشق رفتار ملايم ، كمك رسان ، داراي قلبي بزرگ ، با صفا ، مسلّط به نفس ، داراي عزّت نفس ، عاشق گل و زيبائي ، بي تفاوت نسبت به دشمنان ، ميانه رو ، رفيق و دوست بسيار شيرين ،شيك پوش ، علاقهمند به موسيقي ، قدر شناس ، مخالف عجله ، داراي تحمّل زياد ، محتاط و مخالف اعتراض و انتقاد .
مرد متولد ارديبهشت
دير ناراحت ميشود اما اگر ناراحت شود دنيا را بههم ميريزد. زن شوخ، سياستمدار، مطيع و خانهدار را به حد پرستش دوست دارد. آرام، اهل عمل، حساس، محتاط است ولي اصلا رويائي نيست. زود رنج و بد خشم است اما هرگز از خانهاش قهر نميكند. دست و دلباز اما حسابگر است و علاقهمند است پسر داشته باشد.
زن متولد ارديبهشت
طبيعت را دوست دارد. مادري سختگير، همسري فداكار و كمك دهنده، عاشق موسيقي و ساز و آواز است. از بسياري جهات نمك رندگي محسوب ميشود. دغلباز و ناپاك و اهل فلسفه بافي نيست. در عشق بيپرواست. در شيكپوشي طرفدار سادگي است، مخالف شتابزدگي است و يك رگ لجبازي دارد.